عواملی که موجب بدبینی میشود عبارتند از:
1- ناپاکی: گاهی افراد مطابق اصل کلی مقایسه به خویش انسانها را خوب یا بد میپندارد و محور بدی و خوبی مردم قرار میدهد که گفته اند کافر همه را به کیش خود پندارد.
2- در مواردی سرچشمة بدبینی، حس انتقام و کینه توزی و حسد است. انسان چون نمیتواند عملاً از افراد مورد نظر انتقام بگیرد و یا با زبان اظهار دارد به منطقه فکر و قلب عقب نشینی کرده در آن جا آشوبی به پا میکند و به او نسبت بد میدهد.
3- گاهی منشأ بدبینی تکبر و خود خواهی است. کسی که خود را برتر از دیگران میبیند در محیط فکر خود برای دیگران نقاط ضعفی میتراشند تا آنان را کوچک سازند.
4- در مواردی علت بدبینی پیش داوری است، مثلاً شخصی میبیند دوستش بی تفاوت با او برخورد کرد بدون این که احتمال دهد شاید توجه نداشته قضاوت میکند که دوستش با وی خوبی نیست.
5- معاشرت با افراد ناصالح: هم نشینی با افرادی که به این بیماری مبتلا هستند اثر مستقیمیدر بدبینی دارد. امام علی(ع) میفرماید: هم نشینی با بدان باعث بدگمانی به نیکان میگردد.
راههای مقابله با بدبینی عبارت اند از:
1- شناخت علل و ریشههای بدبینی
2- شناخت زیانهای فردی و اجتماعی.
بدبینی آثار نامطلوبی بر انسان دارد که مهم ترین آنها عبارتند از:
الف) ناراحتی روحی: افراد بدبین بر اساس توهماتی که دربارة اشخاص و حوادث دارند، فوق العاده رنج میبرند. آنان از معاشرت با مردم گریزانند و احساس تنهایی میکنند. امام علی(ع) میفرماید: بدبین از همه مردم وحشت دارد. ب) پوچ گرایی، ج) غفلت، د) قطع روابط اجتماعی: بدبینی بزرگ ترین مانع همکاریهای اجتماعی و به هم پیوستگی دلها است. امام علی(ع) میفرماید: بر هر کس بدگمانی چیره شد صلح و صفای بین او و دوستش به هم میخورد. ه) تجسس، و) پرورش نفاق.
3_ راههای عملی: برای رهایی از بدبینی باید در مرحلة نخست با خیالهای خود ساخته مخالفت کرد. پیامبر اکرم(ص) میفرماید: راه نجات از بدبینی آن است که آن را تصدیق نکند و به آن ترتیب اثر ندهد مخالفت با تلقین و پرهیز از شتابزدگی در داوری و حمل بر صحت کردن کار دیگران حاصل میشود. بدبینی اگر چه در بدو امر جنبة اختیاری ندارد؛ یعنی ناخودآگاه به ذهن انسان مطلبی خطور میکند، ولی ادامة آن اختیاری است که با پرورش گمانهای بد در دنیای ذهن و خیال پدید میآید.
راه درمان عملی، ترتیب اثر ندادن به خطورات ذهنی است امام علی(ع) میفرماید: کار برادر درنی خود را به بهترین وجه آن حمل کن تا آن جا که راه توجیه بر تو بسته شود و به هیچ سخنی که از برادرت صادر میشود بدگمان مباش تا محمل خوبی برای آن بیابی. مثلاً کسی که به رفیقش سلام گفته و پاسخنی نشنیده است به جای این که کینة او را در دل بگیرد و یا به او بدبین شود بهتر است قضایا را با بی نظری بررسی و رفتار ایشان را توجیه کند مثلاً با خود بگوید شاید دوستم سلام مرا نشنیده است تا پاسخ گوید. با این کار به تدریج خوش گمانی به صورت عادت در خواهد آمد.
منبع : پاسخگو