«طیبه» یکی از نامهای مدینه طیبه است. این روایت دلالت میکند که آن حضرت (ع) غالباً در این شهر و در حوالی آن است. همچنین دلالت میکند که همواره با ایشان سی نفر از یاران خاصشان هستند و اگر یکی از آنها بمیرد، کس دیگری جای گزین او میشود.
«پنهان زیستی حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف نه فقط چگونگی زندگی آن حضرت را درهالهای از اسرار فرو برده که بسیاری از موضوعات مربوط به حیات آن حضرت را نیز جزو امور پنهان نظام هستی قرار داده است.
یکی از مهم ترین این امور پنهان، محل زندگی آن حضرت در طول غیبت است.»(1)
امام زمان کجا زندگی میکند؟
«عدۀ کمیاز مسلمین میگویند:امام عصر فرزند امام حسن عسکری که در سال ٢ 56 متولد گشته، از این عالم به عالم «هورقلیا» ارتقاء یافته و هروقت،نوع انسانیت بسن بلوغ رسید و کدورات این عالم را رها کرد و استعداد ملاقات و مشاهدۀ امام عصر را پیدا کرد،آن حضرت را مشاهده خواهد نمود.»(2)
«این سخن قطع نظر از اینکه فی حد نفسه مطلب غیرمعقولی است، با براهین عقلی و نقلی امامت سازش ندارد،زیرا آن براهین دلالت میکنند که:همیشه باید در بین افراد انسان،فرد کاملی که تمام کمالات انسانیت در وی به فعلیت رسیده و در متن صراط مستقیم دیانت قرار گرفته و هدایت و رهبری افراد را عهده دار باشد، وجود داشته باشد تا نوع انسان بی غایت نماند و احکام الهی در بین آنان محفوظ بماند و حجت بر بندگان خدا تمام گردد و آن فرد برگزیده عبارتست از وجود مقدس امام.»(3)
«برخی از نویسنده گان معروف و غیر معروف اهل تسنّن میگویند:شیعیان اعتقادشان بر این است که «مهدی موعود علیه السّلام» در شهر سامرّا در سرداب خانه شان غیبت نموده و هنوز هم در آن جا است!هرروز با اسب و یراق در آن جا کشیک میدهند تا آقایشان از همان سرداب بیرون آید و سوار اسب شود.» (4) «آنان با نسبت دادن تهمتهای ناروا، به شیعه تاخته و معتقدان به غیبت حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف را به استهزا گرفته اند»(5)
«البتّه این ادّعا از ابتدا پوچ و باطل است و هیچ شیعهای از عالم و جاهل بر این عقیده نیست که امام علیه السّلام در سرداب به سر میبرد یا از آن جا ظهور خواهد کرد؛[اینان]روایات فراوان شیعی را نخوانده اند که ظهور حضرت مهدی علیه السّلام از مکّه خواهد بود.»(6)
«آن حضرت برای انجام وظایف و تکالیف خود از مکانی به مکان دیگر میرود و براساس حکایات معتبره در شهرها و اماکن مختلفی دیده شده است.مدینه، مکه، نجف، کوفه، کربلا، کاظمین، سامرا، مشهد و قم، از جمله آن است.
و در بعضی از زمانها و مناسبتها در مکانی مقدس حضور دارد.»(7)
روایات در این باره به محلهای گوناگونی اشاره کرده اند که برخی از آنها از این قرارند:
مدینه
امام باقر علیه السّلام میفرماید:«ناچار برای صاحب الزمان، عزلت و غیبتی است و طیبه(مدینه)خوب جایگاهی[برای ایشان]است.»(8)
ابی حمزه از امام صادق علیه السّلام روایت کرده است که آن حضرت فرمود:« به ناچار برای صاحب این امر،غیبتی و به ناچار در غیبتش،عزلتی خواهد بود و چه منزل خوبی است«طیبة»و با وجود سی(نفر)وحشتی نیست.»(9)
ذی طوی
ناحیه ذی طوی در یک فرسخی مکه و داخل حرم قرار دارد و از آن جا خانههای مکه دیده میشود.برخی از روایات،آن محل را مکانی معرفی میکند که حضرت بخشی از زمان غیبت را در آن سپری میکند.
امام باقر علیه السّلام در این باره فرمود:
«صاحب این امر را در برخی از این درّهها غیبتی است(و با دست خود به ناحیه ذی طوی اشاره کرد.)»(10)
مسجد کوفه، سهله، کربلا و نجف
براساس حکایات معتبر،ملاقات بزرگانی چون مقدس اردبیلی،علامه بحر العلوم،شیخ محمد تقی آملی و...در مسجد سهله و کوفه صورت گرفته است.(11)
دشتها و بیابانها
از برخی روایات نیز استفاده میشود که آن حضرت در طول غیبت، محل خاصی ندارد و همواره در سفر به سر میبرد.
از امام باقر علیه السّلام نقل شده است دربارۀ شباهتهای حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف به پیامبران الهی،چنین فرمود:
«و اما شباهت حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف به حضرت عیسی علیه السّلام پس جهانگردی [نداشتن مکان خاص]است.»(12)
همچنین، در توقیعی که به نام شیخ مفید صادر شده است، نیز به نامعلوم بودن مکان حضرت مهدی عجّل اللّه تعالی فرجه الشریف اشاره شده است. در آن نوشته چنین بیان شده است:
«با این که ما براساس فرمان خداوند و صلاح واقعی ما و شیعیان مؤمن خود تا زمانی که حکومت در دنیا در اختیار ستمگران است در نقطهای دور و پنهان از دیدهها به سر میبریم.»(13)
از مجموع این روایات و حکایات معتبر، برداشت میشود که آن حضرت در شهرها و مناطق مختلف حضور دارد و محل زندگی ایشان، جای خاصی نیست.
پس زندگی ایشان به شیوۀ عادی و معمولی است؛ زیرا این گونه زندگی، حسّاسیت برانگیز نیست و برای آن حضرت نیز آسان تر و طبیعی تر است.(14)
چنانچه سدیر صیرفی از امام صادق علیه السّلام روایت میکند:««صاحب الامر»از این جهت با یوسف علیه السّلام شباهت دارد که برادران یوسف-با اینکه عاقل و دانا بودند و قبلا هم با وی معاشرت داشتند-وقتی پیش او رفتند تا خودش را معرفی نکرد؛ او را نشناختند و با اینکه بین او و یعقوب علیه السّلام، بیش از هجده روز راه فاصله نبود، یعقوب از وی اطلاعی نداشت.
پس چرا این مردم انکار میکنند که خداوند همین عمل را نسبت به حجّت خویش صاحب الامر نیز انجام دهد؟ او نیز در بین مردم تردّد میکند و در بازار ایشان راه میرود و بر فرشهای آنان قدم میگذارد؛ ولی[مردم] او را نمیشناسند و به همین وضع زندگی میکند تا هنگامیکه خداوند به او اذن معرّفی به مردم را بدهد.»(15)